چشم ها
يكشنبه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۲، ۰۱:۱۹ ق.ظ
گفتمش: «ورتر، در خلوت خویش به چه می اندیشی؟ درست در سکوت سپیده دم، در تاریکی شب و حتی آن هنگام که سراسیمه جمعی را ترک می کنی. می دانی که این ها اهمیت دارند. توجه کرده ای که جزئیات چقدر خیره کننده اند؟ این دست مایه های زندگی که دیگری از کنارشان می گذرد اما سوی نگاهت را جذب می کنند. آدمیان را از نیم رخ دیده ای؟ آن چشم ها، مژه ها و در سکوت پلک زدن. هرگز مهر آدمیان را در قلبم حس نکردم مگر آن که از نیم رخ به آن ها خیره شده و آن چه که در چشم هایشان دیده ام، ستوده ام و چشم های تو زیباست ورتر. می خواهم در لحظاتی که حس کردی تاریکی، این را به خاطر آوری.»
پ.ن: تابلو اثر مودیلیانی
۰۲/۰۱/۱۳
مودیلیانی تو نقاشیاش چشمارو سفید میکشید.
اعتقاد داشت چشم دریچه روح هر شخصه، و تو این اثر چشمارو میبینم.
یعنی با عمق وجود طرف و روحش ارتباط گرفته:)