یادداشت های شخصی

مگر آدمی چیست جز شوق هایش؟

یادداشت های شخصی

مگر آدمی چیست جز شوق هایش؟

خوانده ها، نوشته ها و احساسات ما برای معدود افرادی مهم خواهد بود چه بسا برای هیچکس جز خودمان، از این رو نوعی از خودانتشاری در این وبلاگ صورت خواهد گرفت که ناشی از نوعی احساس نیاز است، نه بیشتر و نه کمتر.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

شبانه

سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۲، ۰۴:۳۸ ق.ظ

کاش می شد جسارت آن را داشته باشیم که اعتراف کنیم چه بر ما گذشت. لیکن سودی هم ندارد. هوزیر در آهنگ «از بهشت» می گوید:« چیزی تراژیک درباره ی تو وجود دارد.» و چقدر این جمله درباره ی ما صدق می کند. همه ی ما تراژدی های از پیش نوشته شده ایم، بعضی هایمان غمگین تر و بعضی ها، کمی کمتر غمگین. ایکاش راهی بود، عصیانی، فریادی. فکر می کنم باید برای اولین بار این جسارت را به خویش دهم و این سخن چوران را در وبلاگم ثبت کنم که در این لحظه تخدیر است :«از آنجا که نه در این جا و نه در عدم رستگاری نیست، بگذار جهان با قوانین لایزالش تکه تکه شود.» 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۰۱/۱۵
شکیلا رفیعی

نظرات (۱)

امید به یافتن رستگاری در حوالی این جهان تکه تکه رو نداشته باشیم، چه شوقی برای ادامه میمونه؟

پاسخ:
شاید چون هیج اشتیاقی نمونده مجبوریم امیدولر باشیم تکه تکه بشه:)  اما در نهایت انسان دست آویزی پیدا میکنه که بهش چنگ بزنه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی