از لحظات
سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۹، ۰۳:۴۱ ق.ظ
به دلیل طبیعتم که نوعی از کمال طلبی افراطی را می طلبد، در هنگام خواندن فلسفه، گویی قلبم از قفسه ی صدری بیرون می جهد. چنان شوقی که عاشقان با دیدن معشوقشان تجربه می کنند؛ آخرین باری را که با خواندن اثری، همانند امشب، به این حس دچار شدم، به خاطر نمی آورم.
۹۹/۰۳/۲۰
سلام و صبح به خیر؛
باید اقرار کنم فوقالعاده خوشحالم از اینکه مینویسید. علیالخصوص که غالب نوشتهها حداقل تا اینجای کار، تجربهی شخصی و درک شهودیای بود از کتابها با تحلیلهای نسبتا فردی اما جذاب؛ در واقع خوانشِ مطالب، به نوعی، تجربهی متفاوتی از محتوای کتابها فراهم کرده. علیالخصوص اگر کتاب مذکور رو قبلا خونده باشیم و بتونیم از زاویه دیگهای هم به محتوای اون درکنار/سوای از دیدگاه نویسنده نگاهی بیاندازیم.
جالب اینکه ساعت نگارش بیشتر مطالب حوالی 3-4 صبح هست. :))
امیدوارم این کار ارزشمندی که شروع کردین با انگیزه و انرژیِ فراوان ادامهدار باشه.
شاد و پیروز باشید.